به گزارش جام کوردی، کیومرث عباسی متخلص به «قصری» یکی از غزلسرایان برجستهٔ ادبیات معاصر کوردی است. او در بیستودوم آبان ماه سال ۱۳۲۰ در قصرشیرین متولد شد. پدرش اهل ادبیات بود، حافظ میخواند و عادت داشت که به دیوان خواجهٔ شیراز تفأُل بزند. بنابراین فضای ادبی خانه بستری فراهم کرده بود که قصری از همان روزگار کودکی با حافظ و غزلهایش انس بگیرد.
او تحصیلاتش را تا پایان دورهٔ متوسطه در زادگاهش گذراند. پس از آن وارد دانشگاه شد تا در رشتهٔ علوم قضایی ادامه تحصیل بدهد و مدرک کارشناسی بگیرد. در سال ۶۱ بهعنوان افسر راهنمایی و رانندگی در کرمانشاه مشغول به کار شد.
شرایط شغلی او به شکلی بود که مجبور بود مدام از شهری به شهر دیگر برود. بهخاطر علاقهای که به شعر و ادبیات داشت در هر شهری که ساکن میشد اوقات فراغتش را در محافل و انجمنهای ادبی آن شهر سپری میکرد. ادبیات کلاسیک فارسی را میشناخت و بیش از همه دلسپردهٔ صائب تبریز بود. سالها به زبان فارسی شعر میگفت تا اینکه به توصیهٔ یکی از همکارانش به شعر کوردی روی آورد.
قصری در قصیده و غزل و مثنوی و دوبیتی طبعآزمایی کرده است، اما غزلهایش لطف دیگری دارد. غزلهای قصری شیوا و شیرین است و بهخوبی با خواننده ارتباط میگیرد و بر دل او مینشیند.
او سه مجموعه شعر کوردی به نامهای «حسن ختام»، «زمزمهی نار و نی» و «شیرین شارهگهی قصر» دارد. چند مجموعه شعر فارسی و چندین اثر پژوهشی نیز از او منتشر شده است. چنانکه پیش از این نیز گفته شد، موضوع اصلی اشعار قصری عشق است؛ عشق با زبانی ساده و دلبریهایی به شیوه نوجوانیها و جوانیهای خود شاعر که بیشتر آنها در فضایی معمولاً روستایی اتفاق میافتد.
در این فضای شعری، واژهها و اصطلاحاتی حضور دارند که بسیاری از آنها دیگر بر زبان مردم نمیچرخند و کاربرد آنها بسامد بسیار پایینی دارد. استفاده از ایندست از کلمات از ویژگیهای شعری این شاعر قصرشیرینی است. بهعبارتیدیگر، اشعار او مانند گنجینهای است که این واژهها را دستکم در دنیای ادبیات زنده نگه داشته است.
در بحث کاربرد ضربالمثلها هم شعر کیومرث عباسی ارزشمند است. در سرودههای او میتوان ضربالمثلهای مختلف کوردی یا معادل کوردی ضربالمثلهای فارسی را خواند و از آنها لذت برد.
از دیگر ویژگیهای خاص شعر او ترسیم فضای روستایی در یک دوره خاص است؛ بهگونهای که بوی خاک و زمین و مزرعه و محصول را به شعر راه میدهد. قصری، آن دسته از کلمات و اصطلاحات مربوط به کشاورزی را در شعر خود آورده است که بسیاری از آنها به دلایلی چون ورود تکنولوژی به صنعت کشاورزی و نیز از بین رفتن روابط ارباب_رعیتی به دست فراموشی سپرده شده است و فقط بخشی از خاطرهٔجمعی کهنسالان این مناطق است.
اما یکی از زیباترین و پرسوز و گدازترین بخشهای شعر کیومرث عباسی، وطنسرودههای اوست؛ اشعاری که او در وصف قصرشیرین و در غم هجران زادگاهش سروده است.
مگر میشود شعر «یاران یه شینه» او را خواند و با او به سوگ ویرانههای بهجامانده از قصرشیرین پس از جنگ ننشست؟! در شعر قصری آداب و رسوم و فرهنگ عامه و باورهای مذهبی نیز جایگاه خود را دارد.
همچنین او در شعر خود عالم مستی و عاشقی و دیوانگی را ستایش میکند و انسان را از زیستن بدون عشق و شیدایی برحذر میدارد. بدون اغراق شعر قصری یکی از ستونهای محکم ادبیات معاصر کوردیست که با زبانی شیرین و گوارا مخاطبان خاص خود را دارد.
شاعر قصرشیرینی در بیستوهشتم مرداد ۱۴۰۱ در سن ۸۱ سالگی در تهران درگذشت و همچون بسیاری از چهرههای شناختهشدهٔ همشهریاش به دور از خاک و دیار خویش به خاک سپرده شد تا خواستهٔ او هم مانند دیگران نادیده انگاشته شود:
«من قصریم نهوادا دهفنم بکهینه تهیران
ئهرزانی خوهدان بو ئی شار بلبشیوه»
به اهتمام فرزانه کرمی